English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6637 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
wing U گروه هوایی
winging U گروه هوایی
air group U گروه هوایی
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
air group U گروه هوایی یک ناو
air transport group U گروه ترابری هوایی
air control party U گروه کنترل هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
winging U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
packet U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
AA U ضد هوایی
aviation medicine U طب هوایی
air U هوایی
raids U تک هوایی
aerobics U هوایی
air built U هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
aerobic U هوایی
air lane U خط هوایی
pneumatic U هوایی
aerial U هوایی
airs U هوایی
overhead conductor U خط هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
airy U هوایی
air strike U تک هوایی
air attack U تک هوایی
flying bridge U پل هوایی
aery U هوایی
over-pass U پل هوایی
raid U تک هوایی
raided U تک هوایی
raiding U تک هوایی
overpasses U پل هوایی
aerial line U خط هوایی
acclimatization U هم هوایی
air raids U تک هوایی
strike U تک هوایی
airborne U هوایی
skyway U پل هوایی
atmospheric U هوایی
stuffiness U بد هوایی
air raid U تک هوایی
strikes U تک هوایی
aired U هوایی
overhead U هوایی
aerials U هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overpass U پل هوایی
linear distance U خط هوایی
air head U سر پل هوایی
air drawn U هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
air hole U چاه هوایی
anticyclone U گردباد هوایی
aviation U هوایی هوانیروز
parachuting U چتر هوایی
air guard U گشتی هوایی
air letter U نامهء هوایی
air line U خط مستقیم هوایی
aerial آنتن هوایی
aerials U انتن هوایی
air mail U پست هوایی
air consignment U محموله هوایی
anticyclones U گردباد هوایی
section U رسددریایی یا هوایی
sections U رسددریایی یا هوایی
air line U سرویس هوایی
airmail U پست هوایی
air marshal U سرلشکر هوایی
airships U سفینهء هوایی
air search U تجسس هوایی
squadron leader U سرگرد هوایی
squadron leaders U سرگرد هوایی
air route U مسیر هوایی
air refueling U سوختگیری هوایی
air support U پشتیبانی هوایی
flak U توپخانه ضد هوایی
air position U وضعیت هوایی
air brake U ترمز هوایی
kites U کایت هوایی
kite U کایت هوایی
air superiority U تفوق هوایی
linesman U سیمکش هوایی
linesmen U سیمکش هوایی
air express U پست هوایی
air ship U کشتی هوایی
air sentinel U نگهبان هوایی
air section U رسد هوایی
airpost U پست هوایی
air search U مراقبت هوایی
air brakes U ترمز هوایی
skies U توپ هوایی
sky U توپ هوایی
air movement column U ستون هوایی
air mission U ماموریت هوایی
parachutes U چتر هوایی
runner U ریشه هوایی
runners U ریشه هوایی
air mile U میل هوایی
air material U اماد هوایی
air movements U حرکات هوایی
parachuted U چتر هوایی
imagery U عکاسی هوایی
air parity U تعادل هوایی
air operations U عملیات هوایی
air officer U افسر هوایی
air observer U دیدبان هوایی
hangs U توپ هوایی
hang U توپ هوایی
parachute U چتر هوایی
air photograph U عکس هوایی
air guard U پاسور هوایی
aeronautical mile U میل هوایی
Recent search history Forum search
2New Format
1To be capable of quoting
1rhodamine
1terminal
1Other factors can introduce poor conditioning.
1assast are items that are of value
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
2سلام یه دیکشنری برای ترجمه همزمان چندین کلمه میخوام؟ لطفا راهنماییم کنید. اشکال گوگل ترنسلیت اینه که برای هر کلمه فقط یک معنی رو مینویسه.
1die offs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com